وبلاگ شخصی غلامرضانجفی سولاری

وبلاگ شخصی غلامرضانجفی سولاری

در همه دیر مغان نیست چو من شیدائی
وبلاگ شخصی غلامرضانجفی سولاری

وبلاگ شخصی غلامرضانجفی سولاری

در همه دیر مغان نیست چو من شیدائی

برای هاشمی عزیز که خدمات بی نظیرش به انقلاب فراموشمان شده است ..

به بهانه ۱۸ اسفندماه اجلاسیه سالانه خبرگان رهبری

و احتمال عدم کاندیداتوری آیت الله هاشمی رفسنجانی برای ریاست مجلس خبرگان

این روزها هرکسی حرفی حدیثی بحثی از زوایای مختلف بیان می کند و از هاشمی جلوه هائی جدید مطرح می کنند . سکوت . همراهی فتنه گران و ... و خلاصه هر کس بدنبال کسب موقعیتی است به هاشمی حمله و عقده گشائی می کند !

بنظر حقیر تمامی بازی از زمانی آغاز شد که آقای رئیس جمهور  نام آیت الله هاشمی را در مناظره انتخاباتی با آن وضع اعلام کردند . اینکه به شخصیتی چون هاشمی در برنامه زنده تلویزیونی هجمه این چنینی واقع شود در حالی که او حضور نداشت و امکان دفاعی هم نبود در نظام اسلامی کار درست و منصفانه ای بنظر نمی رسد . چون در دستگاه قضائی پرونده ای مطرح نبود و این از نظر قانونی و شرعی هم قابل پیگیری و دفاع بود که اقدامی از سوی آقای هاشمی صورت نگرفت که در جای تامل دارد .

این در حالی است که جناب احمدی نژاد برای مطرح ساختن نام آقای رحیمی معاون اولش در شبکه سه سیما که نماینده مجلس اشاره به موضع رسمی قوه قضائیه و دادستان کل کشور و پرونده مطروحه و مفتوحه آن در دستگاه قضا می نماید آشفته شده این کار را غیر اخلاقی و قابل پیگیری دانسته و از صدا و سیما میخواهد تا با برنامه ریزان آن مصاحبه زنده برخورد شود !

جالبتر آنکه آقای دکتر احمدی نژاد در مصاحبه با روزنامه ایران  ضمن انتقاد از کسانی که به راحتی آبروی مومن را می برند، به برخی رسانه ها که همسر سارکوزی را فاسد خواندند اشاره کرد و گفت: آیا مثلاً یک رسانه می‌تواند به زن یک رئیس‌جمهور اروپایی نسبتی بدهد؟ این با کدام اسلام می‌خواند؟ ممکن است مخالف ما باشد ولی آیا من می‌توانم نسبتی به او بدهم. حتی اگر فردی انحراف اخلاقی دارد، یک رسانه نمی‌تواند این را بنویسد. چرا که خلاف شرع است. یک کسی در کشور ما یک اشکال اخلاقی پیدا کرده و رفته پنهانکاری کرده آیا ما باید برویم تجسس و برملاکنیم؟ این جرم بالاتر از جرم او است. اگر واقعاً عدالتی باشد این افراد باید مجازات بشوند. !

باید به آقای رئیس جمهور گفت : آیا واقعا شان همسر معلوم الحال رئیس جمهور  فرانسه و آقای رحیمی از آیت الله هاشمی رفسنجانی یار دیرینه امام و رهبری عزیز و خانواده اش بیشتر است آیا جا ندارد آقای رئیس جمهور واکنشی یا تذکری در اینخصوص بدوستانشان بدهند؟

این موضوع  برای اولین بار در طول عمر با برکت نظام اسلامیمان توسط یک مقام رسمی کشور در رسانه ملی مطرح میشد و تبعات بی نظیری در کشورمان بر جای گذاشت . اگر مهدی هاشمی به حمایت از پدر بر علیه کاندیدائی که اینگونه بناحق پدر را مورد آماج تهمت های ناروا قرار داده اقدامی کند آیا دور از انتظار است ؟ فرزند شما اینگونه عمل نمیکرد ؟ چرا مواضعی میگیریم که خودمان را نیز توجیه نمی کند ؟ سایر اتهامات دیگری که مطرح است در جای خود قابل طرح است .

پس از آن آقای هاشمی در نامه ای بمحضر آقا مطالبی را از سر دلسوزی مطرح ساختند اینکه نامه سلام ندارد در جای خود حرفی است که شاید از گله مندی ایشان به یار و همسنگر دیرینه اش باشد اما سایر مطالب را در حالی که مظلوم واقع شده بود مطرح ساخت . بنظر حقیر اینکه به آقا گله کرده هیچ عیبی ندارد و از سوی دیگر هم پیش بینی هائی کردند که برخی محقق شدند و یا در حال محقق شدن  است که خود از جامع نگری معمول هاشمی حکایت دارد و البته نمونه این کار در سوابق آقای هاشمی هست که به حضرت امام هم نامه های مشابهی در دو مقطع خاص نوشته اند .

اما هیچگاه حتی بعد از انتخابات هم اجازه داده نشد این مقام تراز اول کشور رسما دفاعی از خود بنماید و رئیس جمهور محترم هم بر خلاف نظر آقا که در خطبه های نماز جمعه فرمودند این کار درستی نبود و باید اصلاح شود هیچ اقدامی نکردند !

در ایام نوجوانی  ، خاطرم هست که شهید مظلوم بهشتی نیز در یک بحران این چنینی قرار گرفتند و بقول امام امت تهمتهای ناروای عجیبی بر علیه ایشان مطرح می شد و حتی گستره آن بین حزب اللهی ها و مومنین مساجد و بسیج وسپاه و ... نیز براحتی و بی واهمه مطرح می شد و معلوم نیست اگر بهشتی به شهادت نمی رسید چه تکلیف و شرایطی در این کشور داشتند !

اما شبی که خبر انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی منتشر شد همه آنهائی که بر علیه شهید مظلوم بهشتی ساعتها دور هم می نشستند و توهین و افترا وتهمت های عجیب و غریب اقتصادی گرفته تا ... مطرح می ساختند یکهو پشیمان شده و دعا میکردند تا بهشتی در بین شهدای هفتم تیر  نباشد !

جالب نیست !  و بعد از خبر قطعی شهادت شهید مظلوم چنان اشک می ریختند که تعجب میکردی ! واقعا اینها همانهائی هستند که آن حرفها و تهمت ها را میزدند و ...

قطعا قصد حقیر آن نیست که بخواهم  آیت ا... هاشمی رفسنجانی را  با شهید مظلوم  دکتر بهشتی مقایسه نمایم لکن میخواهم کلامی از سر دلسوزی و علاقمندی به مدیران گرانقدر نظام و انقلاب و یار دیرینه و همراه امام امت و حضرت آقا مطرح نمایم . نکند آن تجربه تلخ خدای ناکرده مجددا تکرار گردد .

به یقین این آخرین تیر و ترکشهای کسانی است قصد شکستن این مرد بزرگ ونجیب را دارند که صد البته کینه دیرینه آنها با امام و آقا و اصل انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران جوان و مرد و زن مجاهد است و همه باید بدانند که هاشمی بهانه ای بیش نیست !

اخیرا نیز عده ای ترور سال ۵۸ آقای هاشمی را زیر سئوال برده و تردیدهائی را مطرح نمود و مصاحبه همسر ایشان را ناجوانمردانه مورد هجوم قرار داده اند . راستی فراموش کرده اند امام عزیز برای سلامتی هاشمی در آن شرایط گوسفندی را نذر نمودند !

دنیای عجیبی است کسیکه زمانی همه محتاج نیم نگاهی از سوی او بودند ! امروز با این راحتی مصاحبه ها میکنند و تهدیدها و پرده دری ها و تعیین تکلیف ها !

مدتی پیش هاشمی بدیدار آیت الله یزدی که بیمار و در بیمارستان بستری بودند رفتند و از ایشان عیادت کردند ! یادتان هست یزدی چه سخنان تندی بر علیه هاشمی مطرح ساختند ! اما هاشمی نشان داد بزرگوارتر ازاین حرفها و گفته های توخالی است و همیشه فراحزبی و جناحی بوده و مصلحت نظام و انقلاب و رهبری عزیز را بر همه چیز حتی خودشان مقدم می دانند .

در اواخر جنگ تحمیلی که هر روز شاهد شکست و عقب نشینی از جبهه های غرب و جنوب بودیم که با هزاران خون دل و شهید بدست آورده بودیم و حقیقتا وضعیت خاصی در جبهه ها مستولی شده بود و روحیه هامان در هم شکسته بود و مواضع بدست آمده یکی پس از دیگری سقوط میکرد  ناگهان باز درایت امام عزیز بداد رسید و با انتصاب آقای هاشمی به جانشینی فرماندهی کل قوا روح و جان تازه ای به جبهه ها دادند که پس از شنیدن این خبر در جبهه ها به یقین رسیدیم که جنگ با آبرومندی و دست پر با سیاستهای ناب سیاستمدار بزرگ نظام اسلامی به پایان خواهد رسید و بحمدلله اینگونه هم شد .

بهر تر تیب من کوچکتر از آنم که از هاشمی بگویم . او نیازی به گفتن حقیر ندارد اما حق را باید گفت و از این رهگذر حرفی زد چرا که ما با درایت ها و دلسوزیها و بزرگواریهای مقامات کشورمان از گردنه های سختی عبور نموده ایم و نقش پر رنگ آقای هاشمی در تمامی عرصه ها و صحنه ها از خاطر هیچکس محو نمی شود که البته حتما انتقادادتی هم باید باشد چرا که املای نانوشته غلط ندارد !

ما هنوز هاشمی را در کنار حضرت آقا خیلی دوست داریم و برای علاقمندان به  امام انقلاب و فردی بزرگوار و خوشایند است و نباید اجازه داد این دو یادگار امام فقیدمان از هم جدا احساس شوند !

اما در کجای دنیا سراغ دارید خانواده مقام ارشد مملکتی در مراسم فاتحه خوانی مورد ضرب و شتم و آزار شوکر عده ای قرار بگیرند و هیچکس پیگیری که نکرده هیچ ! حتی وعده ای در برخورد هم نداده است بلکه در سایتها با آب و تاب می نویسند مردم با خانواده هاشمی چنین و چنان کردند ! آیا اگر با خانواده محترم رئیس جمهور این چنین کنند همین گونه سکوت می کنند ؟

به نظر شما این برخوردهای سخیف و زشت و خارج از انسانیت درست است ؟ اگر هاشمی جنایتی هم کرده باشد که نکرده به مردم بگوئید مردم ظرفیت آن را دارند !  اگر نه یک مسلمان مرد بیاید و جلوی این پرده دری ها را بگیرد و نگذارد ساحت مدیران نظام اینگونه لکه دار شود که فردا خدای ناکرده نوبت یکایک مسئولین تراز اول نظام است !

ما که به سهم خودمان دوست داریم دوباره در سرتاسر کشور عزیزمان همدلی و دوستی بین گروهها و احزاب و شخصیتهای سیاسی و نخبگان بوجود آید .بد نیست عینا آخرین مواضع و احساسات پاک آیت الله هاشمی رفسنجانی را در دیدار با  چهار تن از اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری هفته گذشته نسبت به رهبر عزیز انقلاب مرور کنیم :

"من به شخص آقای خامنه ای عشق می ورزم و این دوستی را با هیچ چیزی عوض نمی کنم.ایشان عشق قلبی من است.اگر یک هفته ایشان را نبینم احساس کمبود می کنم.ایشان در رهبری بدیل و نظیر ندارد. من معتقدم اگر جایگاه ولی فقیه در این کشور ضربه بخورد دشمن به نظام ضربه خواهد زد."
 تاریخ سی و چند ساله انقلاب نشان داده است که هاشمی هرجا بوده و هر مسئولیتی پذیرفته است آن مجموعه را به بهترین وجه و تدبیر اداره نموده بلکه به آن مجموعه بواسطه حضورش عظمت و شکوه بخشیده است و نیازی به دنبال کردن پست و مقام ندارد بلکه پست ها به ایشان محتاجند .

در اجلاسیه خبرگان رهبری هم امیدواریم اتفاقاتی رخ بدهد که برای نظام و انقلاب و رهبری عزیزمان مبارک و میمون باشد انشالله رحمن .

بامید روزهای شیرین دوستی و همدلی و برادری در آینده نه چندان دور ...

سایه حضرت آقا مستدام انشاالله